آخرین دست نوشته ی سال 1389
سلام دختر گلم دیدم دلم نمیاد این روز آخری برات چیزی ننویسم امروز آخرین روز سال 1389 نمی دونم چی می شه که این روز آخری همه در جنب و جوشن تازه خیلی چیزا یادشون میوفته که تهیه کنن یا خیلی کارای عقب مونده انگاری می خوان از سال نو جا نمونن تمام تلاششونو می کنن که پا بذارن تو سال جدید ما هم همینطور دخترم سر بابا مهدی اینروزا خیلی شلوغه و منم که با تو نمی تونم برم بیرونو کلی...
نویسنده :
فرزانه
15:07